Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (5076 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Durchhaltevermögen {n} U توان پایداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Festigkeit {f} U پایداری
Beständigkeit {f} U پایداری
Ausdauer {f} U پایداری
Dauerhaftigkeit {f} U پایداری
Selbstverteidigung {f} U پایداری داخلی
Selbstverteidigung {f} U پایداری ملی
Konsequenz {f} U پایداری [همنواختی ] [ثبات] [استحکام ]
konsequentes Vorgehen [bei etwas] U پایداری [همنواختی ] [ثبات] [استحکام ] در انجام کاری
Zur Aufrechterhaltung des Friedens und der Stabilität beitragen. U در نگهداری و پایداری [استواری] آشتی همکاری و کمک کردن.
Kraft {f} U توان
Macht {f} U توان
Vermögen {n} U توان
Fähigkeit {f} U توان
hoch [drei] U به توان [سه] [ریاضی]
Potenz {f} U توان [ریاضی]
Exponent {m} U توان [ریاضی]
Alleskönner {m} U همه توان
potenzieren U به توان رساندن [ریاضی]
Macht {f} U نیرو [توان] [قدرت]
Leistung {f} U توان [مهندسی] [فیزیک]
Kraft {f} U توان [مهندسی] [فیزیک]
Er lässt mit sich reden. <idiom> U می توان او [مرد] را قانع کرد. [اصطلاح]
Ist im Tiefkühler mehrere Monate haltbar. U می توان در یخدان برای چند ماه نگه اش داشت.
Aufstellen militärischer Kräfte U [بالا بردن توان رزمی نیروها] [تقویت نیروهای جنگی]
Aufbau militärischer Kräfte U [بالا بردن توان رزمی نیروها] [تقویت نیروهای جنگی]
Die Genehmigung kann auch vorsorglich beantragt werden. U برای این جواز هم بعنوان اقدامات احتیاطی می توان درخواست کرد.
Unsere bisherigen Untersuchungen haben ergeben, dass technisches Versagen auszuschließen ist. U بازرسی های در حال حاضر ما نتیجه داده اند که نقص فنی را می توان حذف کرد.
Diese Methode hat sich als effektiv erwiesen, könnte aber dennoch verbessert werden. U این روش ثابت شده که موثر باشد، در عین حال می توان به آن بهبودی داده شود.
etwas abnehmen U چیزی را سوا [جدا] کردن [چیزی را که دوباره می توان چسباند]
Es ist schwer vorstellbar, wie das in der Praxis funktionieren soll. U این را سخت می توان تصور کرد که این در عمل چگونه کار می کند.
Jetzt im Sommer bietet es sich an, mit dem Rad zur Arbeit zu fahren. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
Recent search history Forum search
1ابیکه رویه زمین ریخته رو نمیشه جمعش کرد
0خرید بهترین یو پی اس 2018
1Burn-out
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com